مجله تعالی

چرا برخی از سازمان ها در ایجاد چشم انداز موفق ناکام می‌مانند؟

  • نویسنده: فرشته بذری
  • (مسئول تولید محتوای مدرسه تعالی)

مقدمه

در دنیای پرشتاب امروزی، سازمان‌ها برای بقا و پیشرفت باید دارای یک چشم‌انداز واضح و قابل‌قبول باشند. چشم‌انداز به عنوان یک راهنمای استراتژیک عمل می‌کند که به کارکنان، ذی‌نفعان و مشتریان نشان می‌دهد که سازمان در آینده به کجا می‌خواهد برود. با این حال، بسیاری از سازمان‌ها در ایجاد و پیاده‌سازی یک چشم‌انداز موفق ناکام می‌مانند.

در این مقاله به بررسی دلایل این ناکامی‌ها و چگونگی تأثیر آن بر عملکرد سازمان‌ها خواهیم پرداخت و مثال‌هایی از سازمان‌های موفق و ناموفق ارائه خواهیم کرد.

دلایل ناکامی در ایجاد چشم‌انداز موفق

 
1. عدم شفافیت در هدف‌ها:

یکی از اصلی‌ترین دلایل ناکامی در ایجاد چشم‌انداز، عدم وضوح و شفافیت در اهداف سازمان است. زمانی که هدف‌ها مشخص و قابل فهم نباشند، کارکنان نمی‌توانند به درستی به سمت آن‌ها حرکت کنند.

 

مثال: شرکت “نوکیا” در اوایل دهه 2000، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گوشی‌های موبایل شناخته می‌شد. اما با ظهور گوشی‌های هوشمند و تغییر تقاضای بازار، نوکیا نتوانست به‌سرعت تطبیق یابد و هدف‌های خود را بازتعریف کند. در نتیجه، این شرکت نتوانست در رقابت با رقبایی مانند “اپل” و “سامسونگ” موفق باشد و بازار را از دست داد.

چشم انداز نوکیا، چشم انداز موثر، اپل و سامسونگ
2. عدم مشارکت کارکنان:

عدم درگیر کردن کارکنان در فرآیند ایجاد چشم‌انداز می‌تواند به ناکامی منجر شود. وقتی کارکنان احساس کنند که در تعیین مسیر سازمان نقشی ندارند، انگیزه و تعهد کمتری برای دستیابی به اهداف خواهند داشت.

 

مثال: شرکت “زاپوس” (Zappos) که به خاطر خدمات مشتری‌محور خود مشهور است، همواره به مشارکت کارکنان در فرآیندهای تصمیم‌گیری اهمیت می‌دهد. این شرکت با ایجاد فرهنگ باز و شفاف، توانسته است چشم‌اندازی موفق و کارکنانی متعهد و انگیزه‌دار بسازد.

استراتژی موفق، شرکت متعالی، سرآمد، چشم انداز زاپوس
3. عدم تطابق با فرهنگ سازمانی:

چشم‌انداز باید با فرهنگ و ارزش‌های سازمان همخوانی داشته باشد. اگر چشم‌انداز با فرهنگ سازمانی تناقض داشته باشد، کارکنان به آن اعتماد نخواهند کرد و در نتیجه، پیاده‌سازی آن با مشکل مواجه خواهد شد.

 

مثال: “شرکت جنرال الکتریک” (GE) در یک دوره‌ای به دنبال تغییر فرهنگ سازمانی و ایجاد نوآوری بود. اما تلاش‌های این شرکت برای ایجاد یک چشم‌انداز مبتنی بر سرعت و نوآوری در تضاد با فرهنگ سنتی آن بود. این موضوع باعث شد که بسیاری از کارکنان نتوانند با این تغییرات همخوانی داشته باشند و در نتیجه، پیاده‌سازی چشم‌انداز با چالش‌های جدی مواجه شد.

4. عدم ارزیابی و بازخورد:

بسیاری از سازمان‌ها پس از تعیین چشم‌انداز، به ارزیابی و بازخورد آن توجه نمی‌کنند. این امر می‌تواند به عدم تطابق و عدم تطبیق با شرایط بازار منجر شود.

 

مثال: یک شرکت تولیدی مانند “فورد” در اوایل دهه 2000، چشم‌اندازی برای افزایش تولید خودروها داشت. اما با تغییرات در تقاضای بازار و افزایش علاقه به خودروهای الکتریکی، این شرکت نیاز به بازنگری در چشم‌انداز خود پیدا کرد. عدم توجه به بازخوردهای بازار و انتظارات مشتریان، باعث شد که این شرکت نتواند به بهبود و نوآوری در محصولات خود بپردازد.

چشم انداز جایگزین، فروش، تغییر استراتژی، ماشینهای فورد، برند فورد

نتیجه گیری

ایجاد یک چشم‌انداز موفق نیازمند توجه به جزئیات و در نظر گرفتن عوامل مختلفی است که می‌توانند بر عملکرد سازمان تأثیر بگذارند. شفافیت در هدف‌ها، مشارکت کارکنان، همخوانی با فرهنگ سازمانی و ارزیابی مداوم از جمله عواملی هستند که می‌توانند به موفقیت در ایجاد و پیاده‌سازی چشم‌انداز کمک کنند.

سازمان‌هایی که از این اصول پیروی کنند، شانس بیشتری برای نائل شدن به موفقیت و تحقق اهداف خود خواهند داشت.

در نهایت، ایجاد یک چشم‌انداز موفق نه تنها به رشد سازمان کمک می‌کند، بلکه به ایجاد یک فرهنگ سازمانی مثبت و پرانگیزه نیز منجر می‌شود.

منابع:

 

1. Collins, J., & Porras, J. I. (1996). “Building Your Company’s Vision”. Harvard Business Review.
2. Kotter, J. P. (1996). “Leading Change”. Harvard Business Review Press.
3. Senge, P. M. (1990). “The Fifth Discipline: The Art and Practice of the Learning Organization”. Doubleday.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید