چگونه هدفمان را در زندگی بیابیم و به آن معنا بدهیم؟
- ترجمه و تالیف: فاطمه سعیدی
- (تعالی جوی مدرسه تعالی)
بسیاری از ما نمیدانیم که میخواهیم در زندگی خود چهکار کنیم. باید هدفی بیابیم. در دبیرستان فکر میکنیم هدفمان چیست و در دانشگاه بیشتر به آن فکر میکنیم. اما به اینمعنا نیست که آنرا کاملا فهمیدهایم.
تنها با فشار زیاد میتوانید پیببرید چه میخواهید. اگر نه، میگویید من هیچراهی پیدانکردم و نمیدانم چه میخواهم.
من به جایاینکه بگویم نمیدانم، هرروز به مدرسه میرفتم و به همه میگفتم با مدرکم میخواهم کاری بکنم. در طول سالها روشم را تغییردادم. اما کسی متوجهنشد. فقط به آنها گفتم که بعد از آن چهکار میکنم. آیا این کار را انتشار دادم؟ نه. نه از طریق روزنامه نگار، نه نویسنده و نه سلبریتی. از هیچ طریقی.
فکر نمیکنم کسی خیلی به اینحرفها اهمیتبدهد. چون در حقیقت بیشتر مردم وقت خود را صرف این نمیکنند که قرار است با زندگیشان چهکار کنند. حتی اگر برایشان مهم باشد، اغلب به دانستن آن (بهطور کلی) اکتفا میکنند. اما چرا اینطور است؟ چرا باید بیدرنگ هدفگذاری کنیم؟ چگونه هدفمان را بیابیم؟
مفهوم «هدفزندگی»
وقتی ما در زمینهای مطالعهمیکنیم و سپس آینده در آن کارمیکنیم، اینانتخاب اغلب با هدف زندگی ما هماهنگ است. زندگی حرفهای ما تقریباً با زندگی ما آمیخته است. چرا؟ چون زمان زیادی را به آنحرفه میپردازیم.
تابهحال توجهکردهاید که یکی از اولین سوالاتی که مردم از شما میپرسند این است: چهکار میکنی؟ اغلباوقات پاسخمان نشانمیدهد ما که هستیم و چه هستیم.
به عبارت دیگر، ما میدانیم که اساساً شغل ما زندگی ماست. بنابراین باید بدانیم هدفمان چیست. ما در چهکاری خوب هستیم؟ علاقه شدید ما چیست؟ از چهچیزی غافل نشویم؟ از آنجا که اینکار ما را برای همیشه تعریف میکند، چگونه آنرا بهدرستی بدست بیاوریم؟ چگونه هدف خود را در اینسیاره پیدا کنیم؟
حقیقت این است که شما هدفی ندارید. بلکه هدف پیدامیکنید. اینایده که همه مردم برای هدفی والا به دنیا آمدهاند، افسانهای بیش نیست. برخی افراد تنبل، بیحوصله یا ناراضی خود را متقاعدمیکنند هرچیزی که در طول زندگی برای آنها اتفاقمیافتد، تا حالا در اختیار آنها نبوده است و فکرمیکنند آنهدف، بزرگتر از حد آنهاست. با اینتوجیه آنها در شهر کوچک خود میمانند و همانشغلی را که از 16سالگی داشتند حفظ میکنند؛ نه که انتخابشان باشد.
برخی از مردم به بلوری نگاه میکنند و به شما میگویند که سنگ هوشمندشان به آنها گفتهاست نمیتوانند اینکار یا آنرا انجام دهند. آیا باور میکنید که سنگها از انسانها باهوشتر باشند؟
همه مردم با اختیار و قدرت انتخاب به دنیا میآیند.
ما آزاد به دنیا آمدهایم تا تصمیم بگیریم چهکاری میخواهیم انجام دهیم. در تنها چیزی که اختیار نداریم، مدتزمان حضورمان در اینسیاره است. برخی بیشتر از دیگران میمانند. البته میتوانیم با انجام انواع کارها مثل تغذیه سالم و سیگارنکشیدن و… بیشتر زندهبمانیم، یا زیاد مهمانیبگیریم و با زندگی خود بازیکنیم. اما در نهایت، تنها چیزی که قادرنیستیم کنترلکنیم، مدتزمان حضورمان است.
به زندگیخود معنا بدهید
خبر خوب این است که میتوانید هر چیزی را کنترلکنید.
ما تحتشرایط متفاوتی به دنیا آمدهایم. اختیارداریم برای هرچیزی بهانهبیاوریم. اما در عمل آزادیم. این یکخبر عالی است. شور و وجد میآفریند. ما آزادیم هر کاری با آزادی خود بکنیم.
وقتی تلاشمیکنید هدف خود را بیابید، پس سرنوشت و اینقبیل افکار را رهاکنید که برای یک چیز خاص در اینسیاره به دنیا آمدهاید. هدفی مال شماست که انتخاب میکنید. این کاملاً به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید به زندگی خود چه معنایی بدهید.
فشار آنچه هست را فراموشکنید. لازمنیست ببینید 16، 26 یا حتی 46ساله هستید. اشکالی ندارد؛ همچنان جستجو کنید. تنها کاری که باید انجامدهید این است که برخیزید و هدف خود را بیابید. ببینید چهچیزی برای شما اهمیت دارد. چهچیزی باعثمیشود در زندگی احساس رضایت کنید؟
چارلز بوکوفسکی گفت: آنچه را که دوستداری پیداکن و بگذار تو را از پا دربیاورد. صحبت او در زمینه دیگری بود، اما پذیرفتنی است. زیرا همه ما در زندگی با سختیهایی روبرو میشویم. بنابراین بهتر است کاری را انجامدهیم که دوست داریم.
ترجمه و تألیف: فاطمه سعیدی
دیدگاهتان را بنویسید