15 نشانه خودشناسی ضعیف
که ممکن است شما هم بخشی از آن را داشته باشید
- عزت نفس پایین
افرادی که خودشان را ارزشمند، دوستداشتنی و شایسته بهترینها میدانند، عزت نفس دارند. این افراد اهمیتی به حرفها و قضاوتهای منفی دیگران نمیدهند و میتوانند برای خودشان زندگی کنند.
- اعتماد به نفس پایین
افرادی که خودشان را خوب نمیشناسند، نمیدانند که چقدر باهوش و بااستعدادند. به همین جهت خودشان را به اندازه کافی قوی، باکفایت و شایسته انجام کارهای بزرگ و چالشی نمیبینند.
وقتی ندانید که چه هستید و چه گنجهای ارزشمندی در درون دارید، از این احساسهای والا محروم میشوید.
- درگیری دائمی با خود
کسی که دلایل داشتن افکار و احساسات و عادات در رفتارهای ضعیف و ناپسند خود را نمیشناسد، پیوسته خود را مورد سرزنش و انتقاد قرار میدهد و به خود آسیب میزند.
- ناتوانی در پذیرش خود و دیگران
کسی که شناخت عمیقی از نقاط قوت و ضعف خود و دلایل شکلگیری آنها را نداشته باشد، نمیتواند خودش را همانگونه که هست بپذیرد و کسی که نمیتواند خودش را به خاطر ضعفهایش نپذیرد، دیگران را هم نمیتواند بپذیرد و بنابراین نمیتواند به دیگران عشق بورزد!
- تبدیل شدن به یک بازنده کار و زندگی
کسی که تواناییهای بالفعل و بالقوهاش را نمیشناسد و خودش را باور ندارد (اعتماد به نفس پایین)، و از قضاوت دیگران هم میترسد، سراغ یادگیری مهارتهای جدید و انجام کارهای جدید نمیرود و بنابراین همواره درجا میزند و در پیشرفت و موفقیت باز میماند.
- دچار شدن به خودشیفتگی
افرادی که خودشان را نمیشناسند، همواره احتمال دارد در ارزیابی داشتهها و ویژگیهایشان دچار اغراق شده و خودبزرگبینی بیمارگونه شود.
- لذت نبردن از کار و حرفه
کسانی که خودشان را خوب نمیشناسند درکی هم از «عشق شغلی» خود ندارند و سراغ شغلها و حرفههایی میروند که برای آنها ساخته نشده و از انجامشان لذت نمیبرند. این مشکل در نهایت آنها را تباه میکند!
- تن دادن به معمولی بودن!
افرادی که خودشان را به اندازه کافی نمیشناسند، فکر میکنند که از آنها فقط یک نسخه وجود دارد، که همان نسخه فعلی و معمولیشان است. بنابراین خیلی راحت تسلیم معمولی بودن میشوند و از رشد و تعالی باز میمانند.
- انتخابهای غلط و پشیمانآور
افرادی که خودشان را خوب نمیشناسند، درکی هم از «ارزش»های خود ندارند. بنابراین، بدون توجه به آنچه که واقعاً برایشان مهم است، تصمیمگیری و انتخاب میکنند. این نوع تصمیمها و انتخابها اغلب مایه پشیمانی میشوند.
- فرار از مسئولیتپذیری و پاسخگویی
وقتی فرد دلیل انتخابها، احساسات و رفتارهای غلط یا ضعیف خود را ندارند، شکستها و ناکامیها و خطاهای خود را به عاملهای «بیرونی» نسبت میدهد، و بدین گونه از پاسخگویی طفره میرود.
- رفتارهای تکانشی
فردی که عادت میکند که شکستها، ناکامیها و خطاهای خود را همواره به چیزی یا کسی غیر از خودش نسبت دهد، هیچ دلیلی نمیبیند که قبل از انتخابها و اقدامهای خویش قدری تأمل کند. بنابراین خیلی راحت هر کاری را انجام میدهد. این نوع رفتار را تکانشی مینامند.
- ناتوانی در برقراری ارتباطات سالم و سازنده با دیگران
افرادی که خودشان را نمیشناسند، نمیدانند که چرا به گونههای خاصی احساس یا رفتار میکنند. بنابراین در مورد علل احساسات و رفتارهای دیگران هم درکی ندارند، و همین موجب میشود که دیگران را برنجانند یا از آنها فاصله بگیرند.
- دچار شدن به بیماری خودخواهی
آنهایی که خودشان را نمیشناسند، فکر میکنند که به این دنیا آمدهاند تا شخصاً و مانند یک حیوان خوش بگذرانند و لذت ببرند. بنابراین اهمیتی به غم و رنج و راحتی دیگران نمیدهند.
- تحقیر و لگدکوب کردن دیگران
آنهایی که خودشان را نمیشناسند، تصوری از انسان بودن ندارند. بنابراین خیلی راحت میتوانند حقوق دیگران را ضایع و از آنها سوء استفاده کنند.
- زیست تُهی و بیمایه
کسی که خود را نمیشناسد، نه میخواهد و نه میتواند که یک زندگی کامل و سرشار از تلاش برای بهبود جهان به مکانی بهتر برای زندگی نوع بشر انجام دهد. بنابراین بود و نبودش تأثیری به حال جهان و دیگران ندارد!
دیدگاهتان را بنویسید